خاطره‌ای خواندنی از علامه جعفری(ره)
خداوندا! با تدبیر خود از تدبیرهای ناقصم بی نیازم فرما و از اختیار خود بهره مندم بساز. نیایش امام حسین علیه السلام در صحرای عرفات/آخرین بروزرسانی وبگاه:تابستان 1400
تهیه و تدوین مطلب:گروه نویسندگان
افسران - خاطره‌ای خواندنی از علامه جعفری

اخیرا خاطره‌ای از علامه جعفری در فضای مجازی مطرح شده که جالب و پندآموز است.
علامه جعفری می گفت تو یکی از زیارتام که مشهد رفته بودم به امام رضا عرض کردم: یا امام رضا دلم میخواد تو این زیارت خودمو از نظر تو بشناسم که چه جوری منو می بینی نشونه شم این باشه که تا وارد صحنت شدم از اولین حرف اولین کسی که با من حرف می زنه من پیامتو بگیرم .
وارد صحن که شدم خانممو گم کردم. اینور بگرد، اونور بگرد یه دفه دیدم داره میره خودمو رسوندم بهش و از پشت سر صداش زدم که کجایی؟
روشو که برگردوند دیدم زن من نیست بلافاصله بهم گفت:«خیلی خری»حالا منم مات شده بودم که امام رضا عجب رک حرف میزنه.
زنه دید انگار دست بردار نیستم دارم هاج و واج نگاش می کنم گفتش «نه فقط خودت ، پدر و مادر و جدو آبادتم خرند».
علامه میگن این داستانو برای مطهری تعریف کردم تا ۲۰ دقیقه می خندید.





:: برچسب‌ها: خاطره‌ای خواندنی از علامه جعفری(ره) ,
:: بازدید از این مطلب : 2917
تاریخ انتشار : دو شنبه 25 شهريور 1392 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
از طریق فرم زیر در بهبود کیفیت محتوای وبگاه یاریمان کنید.


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








براي دانلود کليک کنيد
محتواي اين وبلاگ منطبق بر قوانين جمهوري اسلامي ايران مي باشد. اين وبگاه در سايت ساماندهي پايگاه هاي اينترنتي وزارت ارشاد ثبت شده است. اکثر مطالب وبلاگ داراي منبع از کتب اسلامي و يا سايت هاي ارزشي و مفيد ديني است و کپي برداري از مطالب وبگاه فقط با ذکر منبع بلا مانع است